ماجرای نذری سفارت انگلیس از زبان زن سفیر

 

خمینی نابکار، آخوند جنایتکار و روباه صفتی که مردم را فریب داد. ملتی که مفهوم آزادی و دموکراسی را در آب و برق مجانی می دانست، از هول هلیم به درون دیگ آخوند فرو افتاد و اکنون کاسه گدایی یارانه به دست در برابر آخوند فرومایه گردن کج می کند و به زاری می نشیند. اینست سزای ملت فریب خورده و ساده لوح.

فحاشی چیست؟

برخی انتقاد کردند که چرا ما  تند گویی می کنیم و چرا رعایت حضرات را نمی کنیم! خلایق هر چه لایق! آیا کوتاهی آن نیست که امروز فساد و تباهی با تعجّب این رژیم و مردم  را به هم نزدیک کرده است؟. مردم براستی برای یک لقمه نان که کلید بنفش برایشان بیاورد برای رای دادن در صف ایستادند؟.

خمینی و وعده آب و برق

مردم آزادی را برای چه می خواستند؟. آزادی روزنامه و آزادی انتقاد در همه مسائل حقی بود که شاه به مردم نمی داد . اما این آزادی ها داده شد؟. تنها وعده ای که خمینی به آن عمل کرد ، فلاکت و بیچارگی امروز مردم با فهرستی گرفته از : بیکاری و اعتیاد ، فحشای کودکان ، ویرانی روستاها و منابع طبیعی، نداشتن مسکن و زندگی، داشتن مشکل با همه دنیا و همسایگان و بی ادبی جهانیان به گذرنامه ایران ، واریز پول نفت به دبی و کانادا، و هزاران معلول و روانی  بجامانده از جنگ بی هدف (از کربلا تا قدس) بین دو جانی صدام و خمینی است ووو ….

افشاگری رضا ملک معاون تحقیق و بررسی وزارت اطلاعات در زمان فلاحیان. این فیلم چند سال پیش از زندان اوین به خارج از زندان انتقال پیدا کرده و تکثیر شد. در این فیلم معاون سابق وزارت اطلاعات که خود یک زندانی است سخن از حدود ۲۰۰ گور دسته جمعی در ایران می راند و خطاب به دبیر کل سازمان ملل متحد، که وی را عالیجناب می خواند، میگوید: ‘در سال ۱۳۶۷،  طی چند روز ۳۳۷۰۰ نفر از زندانیان سیاسی داری حکم، بدستور خمینی ضحاک قتل عام شدند”.

حقارت مردم در  گرفتن یارانه

براستی اگر رژیم ایران ماهی چهل هزار تومان یارانه را می کرد دویست هزار تومان ،مردم از خامنه ای و دزدان دور و برش راضی بودند؟! مشکل مردم شکم است؟. دموکراسی و حقوق فردی، آزادی مالکیت و تجارت،آزادی در پوشش و کلیه حقوق انسان متمدن شده قرن ۲۱ کجا رفت و چه شد؟.  آیا نیاز های مردم ایران با تازی بدوی ۱۴۰۰ سال پیش یکی است که یک  آخوند ولی وقیح باید  بر آنان ولایت کند؟. گدا پروری و نا آگاه سازی از همان ۱۲ بهمن ۵۷ با سخن خمینی آشکار شده است که از افتخارات رژیم است.

این ویدیو هجوم ملت گرسنه و قحطی زده را به بانک ها، مانند حمله ملخ ها به منطقه کشاورزی نشان می دهد. به راستی موجب شرم و خجالت است. آخوند فرومایه و دزد مملکت را غارت می کند، به حساب های شخصی خود در بانک های سراسر جهان می گذارند، و یا در راه تروریستی و حاتم بخشی به تازیان همیشه دشمن ما می پردازند، و ملتی آنچنان گرسنه  ملخ وار برای گرفتن یارانه که گدایی پیش آخوند نیست به بانک ها یورش می برد.

گفتار زنده یاد صادق هدایت، برداشتی از فرهنگ ما ملتی است که بی شرافت های اجتماع، در پوشش فاخر و شیک خود، تنگدستان و بادیه نشینان را به سخره می گیرند.

آیا مشکل اقتصاد حل شود  ایرانیان  راضی می شوند؟

ایرانیان سالهاست می دانند که چه نمی خواهند اما آگاهی کافی ندارند که پس از آن …  براستی چه می خواهند؟. آنها شاه نخواستند و با فریب خمینی و پس از اعدامهای فراوان در ژمان وی و پس از یک دهه خونریزی به رژیم اسلامی تن در دادند. اما این یک اجبار از روی ندانستن بود. مردم ایران  ندانستند که این جمهوری اسلامی چیست و سرنوشت خود را به هوا و هوس جنایتکاران رژیم ایران دادند. رژیمی که با بی پروایی می کشد و می دزدد و می خورد ، برای خود قداست خدایی شایند است.

آخوند دزد، سپاهی دزد، بسیجی دزد، کاسب دزد، تاجر دزد، و ملت کاسه گدایی در دست، با گردنی کج و قیافه ای زرد و لاغر در پیش روضه خوان ۵ تومانی.

درد مردم از نان در آمده ولی بیماری از نان نیست

مردم ما به برکت نظام( نظام؟ یا رژیم بی نظمی؟ )  امروز بسیار از پزشکی سر در می آورند. پس از پزشکی نمونه می زنم: کسی که به دلیل کشیدن سیگار دچار رخم معده شده است، ازدلیل اصلی بیماری که همانا سیگار است بی خبر است و شاید خوراک ویژه ای چون نان را دلیل درد معده بداند. آگاه نبودن، او را به بیراهه می برد و به او دلیل بیماری اش را نشان نمی دهد.

این صف دریافت یارانه در پشت بانک ها است. باید پرسید؛ صف یارانه و یا صف گدایی از آخوند؟. مدت ۴ قرن بود که آخوند پشت در خانه های مردم گدایی می کرد، حال آخوند سوار شده، مملکتی به تاراج رفته، و ملتی به گدایی از آخوند افتاده است. آیا موجب شرم و نفرین بر تک تک ما ایرانیان نیست؟!.

درد اقتصاد اگرچه شاید با آرام بخشی چون خاتمی بهتر شد ولی فساد و بی قانونی نتیجه بی برو برگرد رژیمهای یک سو نگر و دیکتاتور است. هیچ رژیم دیکتاتوری نمی تواند(نمی خواهد) با آزادی اقتصاد و مالکیت افراد بدرستی بر خورد کند.چرا که آزادی اقتصاد به آزادی فردی و سیاسی متصل است. بدون رسانه های آزاد، رژیمهای دیکتاتور بی آن که پاسخگو باشند هر فساد و جنایتی می کنند و صدای کسی هم در نمی آید؛ بیماری امروز ایران بی اختیاری مردم در زندگیشان است آنها همه کودکانی هستند که ولیّ ایشان برایشان تصمیم می گیرد : علی … .

جامعه شناسی دوران قاجار

دوران قاجار دوران عبرت آموزی است که باید تاریخ آن را از نو نوشت.درست آن است بدانیم  پیش از قاجار گرجستان و ارمنستان از ایران جدا و مستقل بودند و تجزیه ایران خاکستر زیر آتشی بود که در ژمان فتحعلی نگون بخت گر گرفت و آتش شد. “لیدی شیل ” همسر سفیر انگلیس در تهران خاطراتی دارد که با همه یک جانبه بودن و بی دقتی، وی از دیدگاه “دیگری ”  جامعه ایران را بباد انتقاد گرفته.بزرگترین تلخی این خاطرات “لیدی شیل” آن است که “پس از دویست سال عوض نشده ایم.” ما ملت ایران آگاه نشده ایم و گاهی نسیمی در احوال ما اندک تغییری داده است ولی زود گذر.

ماجرای نذری سفارت انگلیس از زبان زن سفیر

ماجرای نذری از این قرار است که سفیر انگلیس (همان کسی که در برکناری امیرکبیر دست داشت) تصور می کرد می تواند از راه مذهب و خرافات به مردم ایران نزدیک شود. با این اندیشه (درست) روزی را برای پخش نذری و اطعام فقرا تعیین نمود و بزرگترین دیگها و بیشترین غذا را تهیه کرد. درب سفارت انگلیس مکان این تدارک و نمایش خنده دار بود. در این روز جمعیتی بسیار زیاد  از مردم ایران زن و مرد با دیگ  به درب سفارت هجوم آوردند تا هر چه می توانند غذا ببرند! هجوم چنان بی نظم و مغول وار بود که درب سفارت کنده شد و سربازان انگلیسی را وادار به شلیک هوایی و درگیری با مردم گرسنه کرد. چیزی  از این ماجرا که اندوهناک است آن که پس از ۲۰۰ سال مردم ما همین رفتار را دارند. با دیگ به نذری حمله می کنند و دست آخر هم دیگ را می اندازند! گویی قرنهاست در قحطی هستند.

اینهم آش نذری که موجب مسمومیت ۴۰۰ نفر و رفتن آنان به بیمارستان شد. چرا ما به آش نذری که یک نوع مفت خوری است عادت کرده ایم؟. زیرا از یک سوی دادن آش نذری یک نوع رشوه دادن  نذر کننده به خدا و پیامبر و امام است، و خوردن آن هم یک نوع مفتخوری و راحت طلبی است.

آگاهی و آزادی

سالهاست می گوییم آزادی… آزادی…. امّا بدان نمی رسیم. چون نمی دانیم؛ نمی دانیم آزادی چیست و کاربردش کجاست. نا آگاهی از مفهوم دموکراسی سالهاست ما را آزار داده است و نسلها را فنا کرده است. این نسلها هم خود را نسل سوخته نامیدند.اما این ناآگاهی آنهاست که به سگان و کفتاران قدرت سلطه و ولایت برایشان را داده است.

7

بیان دیدگاه